دوچرخه سواری در زمستان – نکاتی در خصوص تحمل سرما
بهعنوان کسی که سرما را خیلی حس میکند و از تغییر ساعت تابستانی هم خوشش نمیآید، چند نکته طلایی درباره بالا نگهداشتن روحیه در روزهای کمنور یاد گرفتهام.
دوچرخهسواری برای من همیشه چیزی بیشتر از یک ورزش بوده – یک مشغله تماموقت، یک علاقه شدید و گاهی حتی نبردی مداوم، بهخصوص در زمستان. گرچه روزهای دوچرخهسواری تماموقتم به پایان رسیده، اما ساعتها و کیلومترها را در ماههای بسیار سرد پشت سر گذاشتهام، و باور کنید که من اصلاً یک قهرمان زمستان نیستم.
فهرست مطالب
حساسیتم به سرما همراه با تمایل به افت روحیه در زمستان، باعث شده که تجربههای سخت زیادی در هوای سرد و تاریک داشته باشم. زمستان برای من اغلب به یک تعادل تبدیل شده بود: به اندازه کافی تمرین کردن بدون اینکه دچار بیماری شوم، هماهنگ شدن با روزهای کوتاه برای چند ساعت روشنایی و اطمینان از اینکه خوابم بهخاطر تمرین زیاد به هم نمیریزد.
اما با گذشت زمان، راههایی پیدا کردم که از آنها بهره ببرم، راههایی که کمی خلاقانهتر از «فقط گرمتر لباس پوشیدن» هستند. از آمادهسازی خلاقانه غذا گرفته تا تمرکز ذهنی، چند ترفند یاد گرفتهام که به ادامه راهم کمک میکند و اینجا آنها را با شما به اشتراک میگذارم تا شاید دوچرخهسواری زمستانی برای شما هم کمی آسانتر شود.
غذای ریکاوری را آماده کن
دوچرخهسواری در هوای سرد به طرز خاصی انرژی شما را تحلیل میبرد. وزش باد شدید و پاشش آب از جاده و دمای پایین اغلب اشتهای شما را به هم میریزد. انگشتان یخزده هم خوردن یک میانوعده را آسان نمیکنند. اما سواریهای زمستانی اغلب بهنوعی تمرینات طولانی با سوزاندن کالری زیاد تبدیل میشوند. به همین دلیل داشتن یک وعده غذایی مناسب بعد از سواری، فقط یک گزینه اضافی نیست بلکه ضروری است.
اول از همه، داشتن یک وعده آماده به محض بازگشت به خانه، یعنی که نیازی نیست در حالتی گیج و گرسنه دنبال غذای مناسب بگردید. برای من، دانستن اینکه یک غذای گرم در انتظارم است، همان انگیزهای بود که برای طی کردن آخرین کیلومترها نیاز داشتم. ضمن اینکه این غذا یک نوع آرامش ذهنی در برابر شرایط سخت فراهم میکرد.
برای خود وعده غذایی، ترکیبی از کربوهیدرات بالا و غذاهای سرشار از پروتئین داشته باشید تا ریکاوری پس از تمرین را آغاز کنید. هر چیزی که گرم، مغذی و سرشار از ویتامین و املاح باشد ایدهآل است، بهخصوص چون دوچرخهسواری زمستانی ممکن است شما را بدون اینکه متوجه شوید دچار کمآبی کند. هر کسی سلیقه خود را دارد – شاید شما از طرفداران ماکارونی هستید یا عاشق سوپهای غلیظ و داغ. اما نکته این است که از قبل برنامهریزی و آماده شده باشد.
انتخاب همیشگی من؟ سیبزمینی تنوری ساده. آن را در یک قابلمه چدنی روی آتش میگذاشتم تا وقتی که به خانه برمیگشتم، آماده باشد و بتوانم سریع آن را با تن ماهی، سالاد یا لوبیا ترکیب کنم. یک غذای محبوب دیگر هم سالاد ماکارونی با تن ماهی بود. بهمحض اینکه به خانه میرسیدم، ماکارونی را روی گاز میگذاشتم و پس از یک دوش سریع، تا ۱۵ دقیقه بعد با یک بشقاب گرم و مغذی سر میز بودم. غذاهای ساده اما بسیار مؤثر برای زمانی که نیاز به بهبودی سریع دارید.
این کار واقعاً به من کمک کرد تا ذهنم آرام بماند و از متابولیسم بالای بدن پس از سواری استفاده کنم و فرایند بهبود را سریعتر آغاز کنم.
برنامهریزی برای زمان بازگشت
وقتی برای سواری برنامهریزی میکنید، سعی کنید زمان بازگشت خود را مشخص کنید، نه زمان شروع را. برای من همیشه هدفم این بود که تا ساعت ۱ بعدازظهر به خانه برسم، بدون توجه به مدت زمان سواری. دلیلش این است:
اولاً، این کار به من انعطاف میداد که چه زمانی راه بیفتم. اگر میخواستم کمی بیشتر بخوابم، میتوانستم این کار را انجام دهم، اما هدف بازگشت من باعث میشد که همیشه بدانم آخرین زمان ممکن برای شروع کی است. برای کسانی که آخر هفته یا تماموقت دوچرخهسواری میکنند، پایبندی به برنامه بازگشت بدون توجه به طول سواری برای حفظ تعادل برنامهها کمککننده است.
دوماً و شاید این کمی عجیب به نظر برسد، تمرکز روی زمان بازگشت برنامه خواب من را به طور چشمگیری بهبود بخشید. در تبریز، معمولاً تا ساعت 5 و نیم بعدازظهر هوا تاریک میشود، بنابراین اگر دیر بیرون میرفتم، هنگام غروب به خانه میرسیدم. بازگشت به خانه با ساعاتی از روشنایی روز به من این امکان را میداد که بدون اختلال در خواب، یک چرت کوتاه پس از سواری داشته باشم. بهعلاوه، از آن حالت کسالت زمستانی که با تاریک شدن هوا ایجاد میشود، جلوگیری میکردم چون دیگر نیازی نبود بعد از یک سواری طولانی همچنان در حال ریکاوری باشم.
خوراکی شیرین همراه داشته باشید
شاید از خود بپرسید چرا باید جیب لباس زمستانی دوچرخهسواریتان را با شیرینی پر کنید – مگر این فقط مخصوص بچهها نیست؟ اما این عادت کوچک به طرز شگفتانگیزی به یک انگیزه مؤثر تبدیل شد، و شاید بیشتر از آنچه که دوست داشته باشم اعتراف کنم، به آن وابسته شدم! در هر سواری بیش از سه ساعت، یک بسته از شیرینیهای موردعلاقهام (مخصوصا کاکائو) را ته یکی از جیبها میگذاشتم و آنها را بهعنوان جایزهای کوچک برای لحظات سخت نگه میداشتم.
برنامه ساده بود: ابتدا میانوعدههای معمولی سواریام را میخوردم و به تدریج و یکییکی مواد غذایی همراهم را تمام میکردم. سپس درست وقتی که جیبهایم سبک و پاهایم سنگین میشد، آن شیرینیها را پیدا میکردم – گاهی با انتظار و گاهی حتی بهطور تصادفی! شگفتانگیز است که چطور یک انفجار کوچک از طعم شیرین میتواند شما را برای آخرین مرحله مسیر سرحال کند. فقط یک هشدار: یک بسته بزرگ همراه داشته باشید، چون وقتی دوستانتان متوجه شوند که شیرینی دارید، آنها سریعاً ناپدید میشوند!
هوا نامساعد شده؟ لاستیکهای صاف را کنار بگذارید
وقتی هوا در زمستان به شدت بد میشود – مثل جادههای یخی، باران سنگین، یا مه غلیظ – پایبندی به جاده آسفالت نه تنها میتواند ناخوشایند باشد، بلکه گاهی خطرناک نیز هست. خوشبختانه، لازم نیست دوچرخههای ما فقط روی جاده بمانند. وقتی شرایط دشوار میشود، متوجه شدهام که رفتن به مسیرهای خارج از جاده بسیار لذتبخشتر و ایمنتر است. حتی یک سواری کوتاه در مسیرهای دوچرخهسواری کوهستانی نزدیک با دوچرخهی گراول یا کوهستان میتواند بهترین راهحل باشد.
در مسیرهای کوهستانی و خارج جاده از برخورد با خودروها کاملاً دور میمانید، که در شرایط دید کم بسیار خوشایند است. همچنین تغییر مناظر و اطمینان از چسبندگی خوب لاستیکهای پهن و دندانهدار، به من انگیزه مضاعفی میدهد و مانع از سر خوردن میشود. یک سواری ۱-۲ ساعته سریع در جنگل معمولاً کافی است تا من را گرم نگه دارد، نه بیحس. و بعد از آن همیشه یک دوش گرم منتظر من است. شاید نتوانید جلسه تمرینی با شدت بالا را انجام دهید، اما از خستگی و بیماری ناشی از سرما هم در امان خواهید بود!
ثبات بر کیفیت ارجحیت دارد
در نهایت، اکثر ما دوچرخهسواری میکنیم چون دوستش داریم – چه این برای حفظ تناسب اندام، تمرین برای یک رویداد خاص، یا فقط بیرون زدن و آرامش گرفتن باشد. هر دلیلی که داشته باشیم سواری در زمستان میتواند بهآسانی باعث شود که این هدف را از یاد ببریم. اگر مراقب نباشیم ممکن است در دام تمرکز بیش از حد روی آماری مثل سرعت متوسط یا مسافت هفتگی بیفتیم، حتی در شرایطی که خیلی هم ایدهآل نیستند.
ارزشش را دارد که به خودمان یادآوری کنیم 99 درصد ما آماتور هستیم، نه حرفهای. گاهی اوقات سرما یا باران (یا بهطور کلی فضای تاریک زمستان) نشانهای است که باید کمی آسان گرفت و رویکرد متفاوتی در پیش گرفت. در دوران تمرینات تماموقت من، اگر هوا خیلی نامساعد بود، اغلب بهجای دوچرخهسواری به باشگاه میرفتم یا سریعاً برای دویدن بیرون میزدم. در نظر بگیرید که شاید امروز گرم ماندن و سالم ماندن بهترین راه برای حفظ ثبات در تمریناتتان باشد. بهعلاوه، تمرینات قدرتی و دویدن هر دو برای بهبود سلامت استخوانها مفیدند، در حالی که دوچرخهسواری به تنهایی برای این منظور زیاد مؤثر نیست.
بنابراین، اگر در باران یخزده با سختی پیش میروید و احساس ناراحتی میکنید، به خودتان اجازه بدهید که کمی تنوع ایجاد کنید. به یاد داشته باشید: هدف لذت بردن از دوچرخه، حفظ سلامت روانی و جسمی است. باور کنید، خودِ تابستانی شما از خودِ زمستانیتان بابت این تصمیم عاقلانه سپاسگزار خواهد بود.
خیلی مفید بود
مرسی که تجربه هاتونو به اشتراک میگذارید و این میتونه برای علاقمندان به این رشته ورزشی سخت، کمک کننده باشه.
جالب بود، ممنون.
تجربه چهار فصل رو داشتم ولی زمستان سخت ترینش هست سرما و یخ زدن قمقمه و بوران تو ارتفاع و…
همیشه باید هوا رو چک کرد و بادگیر هم همراه داشت چون بعضی اوقات بد جور هوا عوض میشه، و روز مشخص و مسیر هایی رفت که کوهنوردان هستن به هیچ عنوان تنهایی تو زمستان رو توصیه نمیکنم مگه پارک های شهر و دور شهر